سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : دوشنبه 94/2/7 | 4:27 عصر | نویسنده : هانیه

|http://www.atrebaroon.blogfa.com|عکس های عاشقانه|http://www.atrebaroon.blogfa.com|

یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ
ای که برای هر خیری به او امید دارم

وَآمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ
و از خشمش در هر شری ایمنی جویم


یا مَنْ یُعْطِی الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ
ای که می دهد (عطای ) بسیار در برابر (طاعت ) اندک


یا مَنْ یُعْطی مَنْ سَئَلَهُ
ای که عطا کنی به هرکه از تو خواهد


یا مَنْ یُعْطی مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ
ای که عطا کنی به کسی که از تو نخواهد


وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ
و نه تو را بشناسد

تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَهً
از روی نعمت بخشی و مهرورزی

اَعْطِنی بِمَسْئَلَتی اِیّاکَ
عطا کن به من به خاطر درخواستی که از تو کردم


جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَهِ
همه خوبی دنیا و همه خوبی و خیر آخرت را


وَاصْرِفْ عَنّی بِمَسْئَلَتی
و بگردان از من به خاطر همان درخواستی که از تو کردم

اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الاْخِرَهِ
همه شر دنیا و شر آخرت را


فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ
زیرا آنچه تو دهی چیزی کم ندارد (یا کم نیاید) و

وَزِدْنی مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ
بیفزا بر من از فضلت ای بزرگوار

یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ
ای صاحب جلالت و بزرگواری

یا ذَاالنَّعْماَّءِ وَالْجُودِ
ای صاحب نعمت و جود

یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتی عَلَی النّارِ
ای صاحب بخشش و عطا حرام کن محاسنم را بر آتش دوزخ



تاریخ : دوشنبه 94/2/7 | 3:49 عصر | نویسنده : هانیه

 

http://picture1.gallery/wp-content/uploads/2014/05/pixgallery_pixgallery.org_.891-44.jpg

با من

رفت و آمد نکن!

رفتن

فعل قشنگی نیست

با من

فقط راه بیا...



تاریخ : دوشنبه 94/2/7 | 3:46 عصر | نویسنده : هانیه

 

http://picture1.gallery/wp-content/uploads/2014/05/pixgallery_pixgallery.org_.891-15.jpg

و عشق، یک بیماریِ بدخیم ِ روحی بـود...



تاریخ : دوشنبه 94/2/7 | 3:44 عصر | نویسنده : هانیه

 

http://picture1.gallery/wp-content/uploads/2014/05/pixgallery_pixgallery.org_.891-40.jpg

سرت را بلند کن
می خواهم از زندگی بنویسم
که جنگِ همیشه ی چهره ات با تاریخ است
تو کهنه نمی شوی
مثل شبانه ای از شاملو
مثل بداهه ای از شهناز در آواز اصفهان
چشمان تو دو دلیل
برای اینکه زمین هنوز درست می گردد
و دهانت خلاصه ی تمام شعر های بلند من است
تو کهنه نمی شوی
و من
به شکست همیشه ی تاریخ لبخند می زنم .
روزبه سوهانی



تاریخ : دوشنبه 94/2/7 | 3:34 عصر | نویسنده : هانیه

 

 

 به خانه که بیایی
گل ها میآیند به استقبالت
به خانه بیا

زودتر...

 



تاریخ : دوشنبه 94/2/7 | 3:31 عصر | نویسنده : هانیه

اولین بااینودیدم فکرکردم کلم پیچه؟!!

http://picture1.gallery/wp-content/uploads/2014/05/pixgallery_%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-21.jpg



تاریخ : دوشنبه 94/2/7 | 3:16 عصر | نویسنده : هانیه

 

http://picture1.gallery/wp-content/uploads/2014/06/pixgallery_%D9%BE%D8%B3-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%87-%D9%80-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%D8%B3-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86%D9%87-%D9%85%D9%88%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D9%84-%D9%88-%D8%AF%D8%B3%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D9%BE-43.jpg

آرامشی ملیح در گوشه چشمانم..

مانند بارانی بروی شیروانی..

اما…

ناودان ندارد..!!

غصه هایم درون سینه ام به چاه میروند.