سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : چهارشنبه 94/4/17 | 5:10 عصر | نویسنده : هانیه

عکس زیبا از پاستور جوکر cards poker joker

من هنوز به یاد دارم

 

که برای داشتنت

دلی را به دریا زدم

که از آب واهمه داشت !

کاش فهمیده بودی …



تاریخ : سه شنبه 94/4/16 | 10:59 صبح | نویسنده : هانیه

 

به دنبال ویلچری هستم
برای روزگار
ظاهرا…
پایی برای راه آمدن با من ندارد………



تاریخ : سه شنبه 94/4/16 | 10:13 صبح | نویسنده : هانیه

 

گل رز سفید بر روی نیمکت

گاهی آنقدراززندگی خسته میشوم

که فکرمیکنم عشق توهمی بیش نیست....

خنده صوتی لطیف...

وسکوت همه ی بغض های نترکیده،حرفهای ناگفته...و....

گاهی سخن گفتن دردت رابیشترمیکند...

وتومیمانی بازخم های کهنه بدون هیچ همدردی...

گفته اندهمدردهای امروزی هم،دردمیشوند....

سکوت که میکنی...همه گمان میکننددردی نیست...محکمترمیزنند...

گاهی...

گاهی سکوت درمان تمام دردهاست...

گونه های خیس وحرفهای نگفته...

دلنوشته ای ازهانیه



تاریخ : دوشنبه 94/4/15 | 8:48 صبح | نویسنده : هانیه

 

عکس فوکوس دار از مداد شمعی های رنگی

این روزها
که جرأت دیوانگی کم است،
بگذار باز هم به تو برگردم..
بگذار دست کم،
گاهی
تو را به خواب ببینم،
بگذار در خیال تو باشم!
بگذار…

بگذریم!
این روزها،
خیلی برای گریه دلم تنگ است..

 

“قیصر امین پور?”



تاریخ : یکشنبه 94/4/14 | 10:28 صبح | نویسنده : هانیه

http://picture1.gallery/wp-content/uploads/2014/07/picture1.gallery_%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D9%BE%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87-%DA%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%DB%8C-%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D9%82%D9%82%D9%86%D9%88%D8%B3-43.jpg



تاریخ : یکشنبه 94/4/14 | 10:28 صبح | نویسنده : هانیه

http://picture1.gallery/wp-content/uploads/2014/07/picture1.gallery_%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA-%D9%BE%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%84-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87-%DA%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%DB%8C-%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D9%82%D9%82%D9%86%D9%88%D8%B3-23.jpg



تاریخ : چهارشنبه 94/4/10 | 8:35 صبح | نویسنده : هانیه

http://picture1.gallery/wp-content/uploads/2015/02/picture1.gallery_1-310.jpg

داداش فرزادم میگه *پاشوازپای کامپیوترنوبت منه*

اعتراض میکنم بهش میگم نه من رفتم لباساروازروطناب جم کردم3دقیقه طول کشید

فرزادبه فنارفت...هرکی پیداش کردبهم بگه تاکل سیستموتحویلش بدم



تاریخ : دوشنبه 94/4/8 | 1:22 عصر | نویسنده : هانیه

 

دخترهای خوشگل ایرانی

مَن از نَســــل لِـــــیلی ام…
مَن از جِنـــس شــــیرینَم…
مَن دُخــــــترم…
با تمام حساســـیت های دُخترانه ام…
با تَلنگری بارانـــی میشوم…
با جُـــــمله ای رام میشوم…
با کَلـــمه ای عــــــاشق میشوم…
با پُــــــشت کردنی ویــــــران میشوم…
به راحَتی وابَــــــسته میشوم…
با پیــــــروزی به اُوج میرسم…
هنوز هم با عروسَـــــــکهایم حَرف میزنَم…
هنوزم هَم برایِشان لـــالـــایی میخوانَم…
من دُخـــــترم…
پُر از راز…
هرگز مرا نَخواهی دانِــــست…
هرگز سَرچِشــمه اَشکــــــهایم را نمی یابی…
هرگز مرا نِمیفَــــهمی…
مَگر از نَـــــــسلم باشی…
مَگر از جِنــــسم باشی…



تاریخ : دوشنبه 94/4/8 | 12:55 عصر | نویسنده : هانیه

http://picture1.gallery/wp-content/uploads/2015/03/picture1.gallery_1zvrpblblrvs1sdb0rg.jpg

ایـن روزهـا،

بـا تـو،

بـه وسـعـت تـمـام نـداشـتـه هـایـم،
حـرف دارم…

امـا مـجـالـی نـیـسـت تـا بـنـشـیـنـی بـه پـای ایـن هـمـه حـرف،

دلـم تـنـگ اسـت،

فـقـط بـرای حـرف زدن بـا تـو…



تاریخ : دوشنبه 94/4/8 | 12:50 عصر | نویسنده : هانیه

http://picture1.gallery/wp-content/uploads/2014/07/pixgallery_%DA%AF%D8%A7%D9%84%D8%B1%DB%8C-%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D9%82%D9%82%D9%86%D9%88%D8%B3-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D8%AA%D9%86%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D8%B9%D8%A7%D8%B4%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%87-15.jpg

دهانت را می بویند مبادا گفته باشی دوستت دارم


دلت را می پویند مبادا شعله ای در آن نهان باشد




روزگار غریبی است نازنین



و عشق را کنار تیرک راهوند تازیانه می زنند


عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد


شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد



روزگار غریبی است نازنین



و در این بن بست کج و پیچ سرما


آتش را به سوخت بار سرود و شعر فروزان می دارند


به اندیشیدن خطر مکن


روزگار غریبی است نازنین


آنکه بر در می کوبد شباهنگام


به کشتن چراغ آمده است


نور را در پستوی خانه نهان باید کرد


دهانت را می بویند مبادا گفته باشی دوستت دارم


دلت را می پویند مبادا شعله ای در آن نهان باشد



روزگار غریبی است نازنین




نور را در پستوی خانه نهان باید کرد


عشق را در پستوی خانه نهان باید کرد


آنک قصابانند بر گذرگاهان مستقر با کُنده و ساطوری خون آلود


و تبسم را بر لبها جراحی می کنند


و ترانه را بر دهان


کباب قناری بر آتش سوسن و یاس


شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد


ابلیس پیروز مست سور عزای ما را بر سفره نشسته است


خدای را در پستوی خانه نهان باید کرد


خدای را در پستوی خانه نهان باید کرد


»»احمد شاملو »»